کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

شرح حال شیخ....!!

 باحاله تا تهش رو بخونید 

روزی شیخ در اینترنت به صفحات فیلتر شده می نگریست و می فرمود : در اینجا
چیزی می بینم که شما نمی بینید.

گفتند چه چیز می بینی یا شیخ؟

فرمود : آزادی مطلق !

و مریدان گریستند.
 

بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید...!!!


گویند شیخ محمود بستری از نوادگان شیخ محمود شبستری بود که چون شب و روز برایش فرقی نداشت و پیوسته در خدمت خلق بود، مریدان را فرموده بود که "شب" را از نامش بزدایند و خود را "شیخ محمود بستری" نامیده بود و گاهی خود را دکتر مینامید که گفته می شد از شدت علاقه به بستری شدن  به این سو گرایش داشت. حالیا ذکری از شیخ ما:
 
در جراید آورده بودند که : هدفمندی یارانه ها تاثیر چندانی بر قیمت مسکن ندارد. شیخ
را گفتند این تاثیر “نه چندان زیاد” چقدر است؟ شیخ فرمود پنجاه شصت
میلیون ! و مریدان گریستند و یقه را پاره کردند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

روزی شیخ در اینترنت به صفحات فیلتر شده می نگریست و می فرمود : در اینجا
چیزی می بینم که شما نمی بینید.

گفتند چه چیز می بینی یا شیخ؟

فرمود : آزادی مطلق !

و مریدان گریستند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

شیخ را گفتند نیاز به مسکن کم شده.

شیخ بگفت : و نیاز به قبر زیاد !

و مریدان گریستندی.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

روزی شیخ را گفتند چرا هواشناسی دمای هوا را کم اعلام همی کردندی ؟

گفت : از برای اینکه مردمان خنک تر گردند.

و مریدان نعره زدند و از هوش رفتند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

گفتند قیمت زرد آلو آذربایجان ۵۵۰۰ است.

گفت خب نخرید.

مریدان سر به دیوار کوفتندی.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

روزی پرسیدند فزودن قیمت گاز از برای چیست ؟

فرمود از برای رونق نساجی و هاکوپیان.

و مریدان همی گریستند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

روزی شیخ از بازار گذر کردی ، گوسفند مذبوحی را دید در قصابی آویزان و
مردمان هیچ یک توان و یارای خرید نداشت. شیخ فرمود : عمر این گوسفند بعد
از مرگ درازتر است از عمرش قبل مرگ.

و مریدان مدهوش گشتند و نعره ها زدند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

شیخ روزی با مریدان از بازار میوه فروشان گذر کرد و گیلاسی دید که کرمی
در آن لولیده و به ولع تمام گیلاس همی خورد.

شیخ گریست و فرمود : خوشا به آن کرم و توانگریش . عمری زیستم و نتوانستم
چارکی گیلاس بخرم.

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

آسمان و زمین بر ما شده بخیل

و مریدان رم کردند و سر به بیابان گذاشتند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

روزی از شیخ پرسیدند اگر زنان همه چادری و تمام حجاب شوند دیگر چه چیز
مردان را فاسد کند ؟

گفت : دماغ زنان !

و مریدان فغان کردند و نعره ها زدند.

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

در ظهر تابستانی شیخ فرمود : هوا بس ناجوانمردانه گرم است.

و مریدان گریستند.

شیخ گفت : زقنبوت ! هرچه که من می گویم که نباید بگریستید !

و مریدان غش غش خندیدند !
نظرات 2 + ارسال نظر
میلانی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 18:37 http://pro2011.tk

سایت بزرگ نرم افزار و موزیک افتتاح شد

امکانات سایت :

بخش دانلود نرم افزارهای مختلف کامپیوتری
تالار گفتمان برای کاربران سایت
بخش اس ام اس
بخش دانلود عکس
بخش دانلود کتاب الکترونیکی
بخش دانلود بازی کامپیوتری
بخش دانلود موزیک جدید

http://pro2011.tk

شارون پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 01:29

بابا قالب با وبلاگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد