کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

کی میگه همه مطالب باید به هم ربط داشته باشند؟!!

هر چی دوست داری ( قاطی و پاتی )!!!!!

درراستای صحبت های آن روز



همین چند روز پیش، یولیا واسیلی‌‌‌‌اِونا  پرستار بچه‌‌‌هایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب کنم.

به او گفتم: بنشینیدیولیا واسیلی‌‌‌‌‌اِونا! می‌‌‌‌دانم که دست و بالتان خالی است امّا رودربایستی دارید و آن را به زبان نمی‌‌‌آورید. ببینید، ما توافق کردیم که ماهی سی‌‌‌روبل به شما بدهم این طور نیست؟

- چهل روبل

- نه من یادداشت کرده‌‌‌‌ام، من همیشه به پرستار بچه‌‌هایم سی روبل می‌‌‌دهم، حالا به من توجه کنید. شما دو ماه برای من کار کردید .

 -  دو ماه و پنج روز

دقیقاً دو ماه، من یادداشت کرده‌‌‌ام. که می‌‌شود شصت روبل. البته باید نُه تا یکشنبه از آن کسر کرد همان طور که می‌‌‌‌‌دانید یکشنبه‌‌‌ها مواظب کولیا نبودید و برای قدم زدن بیرون می‌‌رفتید. و سه تعطیلی…

ولیا واسیلی‌‌‌‌اونا از خجالت سرخ شده بود و داشت با چین‌‌های لباسش بازی می‌‌‌کرد ولی صدایش درنمی‌‌‌آمد

 - سه تعطیلی، پس ما دوازده روبل را می‌‌‌گذاریم کنار. کولیا چهار روز مریض بود آن روزها از او مراقبت نکردید و فقط مواظب وانیابودید فقط وانیا . و دیگر این که سه روز هم شما دندان درد داشتید و همسرم به شما اجازه داد بعد از شام دور از بچه‌‌‌ها باشید . دوازده و هفت می‌‌شود نوزده. تفریق کنید… آن مرخصی‌‌‌ها… آهان… چهل ویک‌‌روبل، درسته؟

چشم چپ یولیا واسیلی‌‌‌‌اِونا قرمز و پر از اشک شده بود. چانه‌‌‌اش می‌‌لرزید. شروع کرد به سرفه کردن‌‌‌‌های عصبی. دماغش را پاک کرد و چیزی نگفت.

 - و بعد، نزدیک سال نو شما یک فنجان و نعلبکی شکستید. دو روبل کسر کنید.

فنجان قدیمی‌‌‌تر از این حرف‌‌‌ها بود، ارثیه بود، امّا کاری به این موضوع نداریم. قرار است به همه حساب‌‌‌‌ها رسیدگی کنیم. موارد دیگر: بخاطر بی‌‌‌‌مبالاتی شما کولیا  از یک درخت بالا رفت و کتش را پاره کرد. 10 تا کسر کنید. همچنین بی‌‌‌‌توجهیتان باعث شد که کلفت خانه با کفش‌‌‌های وانیا  فرار کند شما می‌‌بایست چشم‌‌هایتان را خوب باز می‌‌‌‌کردید. برای این کار مواجب خوبی می‌‌‌گیرید. پس پنج تا دیگر کم می‌‌کنیم . در دهم ژانویه 10 روبل از من گرفتید.

 یولیا واسیلی‌‌‌‌‌‌اِونا نجواکنان گفت: من نگرفتم.

 -امّا من یادداشت کرده‌‌‌ام.

 - خیلی خوب شما، شاید ... .

-  از چهل ویک بیست و هفتا برداریم، چهارده تا باقی می‌‌‌ماند.

چشم‌‌‌هایش پر از اشک شده بود و بینی ظریف و زیبایش از عرق می‌‌‌درخشید. طفلک بیچاره !

- من فقط مقدار کمی گرفتم.

در حالی که صدایش می‌‌‌لرزید ادامه داد:  من تنها سه روبل از همسرتان پول گرفتم … نه بیشتر

 - دیدی حالا چطور شد؟ من اصلاً آن را از قلم انداخته بودم. سه تا از چهارده تا به کنار، می‌‌‌کنه به عبارتی یازده تا، این هم پول شما سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا … یکی و یکی .

یازده روبل به او دادم با انگشتان لرزان آنرا گرفت و توی جیبش ریخت .

به آهستگی گفت: متشکّرم .

جا خوردم، در حالی که سخت عصبانی شده بودم شروع کردم به قدم زدن در طول و عرض اتاق .

پرسیدم: چرا گفتی متشکرم؟

-  به خاطر پول.

 - یعنی تو متوجه نشدی دارم سرت کلاه می‌‌گذارم؟ دارم پولت را می‌‌‌خورم؟ تنها چیزی می‌‌‌توانی بگویی این است که متشکّرم؟

 -در جاهای دیگر همین مقدار هم ندادند.

- آن‌‌ها به شما چیزی ندادند! خیلی خوب، تعجب هم ندارد. من داشتم به شما حقه می‌‌زدم، یک حقه‌‌‌ی کثیف حالا من به شما هشتاد روبل می‌‌‌‌دهم. همشان این جا توی پاکت برای شما مرتب چیده شده .

ممکن است کسی این قدر نادان باشد؟ چرا اعتراض نکردید؟ چرا صدایتان درنیامد؟ ممکن است کسی توی دنیا این قدر ضعیف باشد؟

لبخند تلخی به من زد که یعنی بله، ممکن است.

بخاطر بازی بی‌‌رحمانه‌‌‌ای که با او کردم عذر خواستم و هشتاد روبلی را که برایش خیلی غیرمنتظره بود پرداختم .

برای بار دوّم چند مرتبه مثل همیشه با ترس، گفت: متشکرم.

 

 پس از رفتنش مبهوت ماندم و با خود فکر کردم در چنین دنیایی چقدر راحت می‌‌شود زورگو بود.


آنتوان چخوف


The 3 fastest ways of communication in the world are:

The 3 fastest ways of communication in the world are: 

  

 1)   Tele Fax

 

    2)   Tele- Phone

 

    3)   Tell-a - woman !!!!


 

You still want faster?

 

Ask her not to tell anyone!!!!

 

ببخشید شما ثروتمندید؟!

هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند. پسرک پرسید:«ببخشین خانم! شما کاغذ باطله دارین»
کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آنها افتاد که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود. گفتم: «بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.»
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهایشان را گرم کنند. بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم. زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد. بعد پرسید: «ببخشین خانم! شما پولدارین »
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: «من اوه... نه!»
دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت: «آخه رنگ فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره.»
آنها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند. فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه اینها به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم. لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
ماریون دولن
 

جهنم گرماده است یا گرماگیر ؟!


جهنم گرماده است یا گرماگیر

 

این دقیقا سوالی بود که در آزمون میان ترم دانشکده شیمی دانشگاه مک گیل پرسیده شد

جهنم گرماده (حرارت آزاد می کند) است یا گرماگیر (حرارت جذب می کند)؟ پاسخ خود را توضیح دهید

اکثر دانشجویان اعتقادات خود را با استفاده از قانون بویل (گاز با انبساط سرد می شود و با انقباض گرم ) ثابت کرده بودند

یکی از دانشجویان چنین نوشت

ابتدا باید دید حجم جهنم چگونه با زمان دچار تغییر می شود. بنابراین بایستی ببینیم نرخ ورود ارواح به جهنم و خروج آنها از جهنم چگونه است. من تصور می کنم می توان با اطمینان ادعا کرد وقتی روحی به جهنم وارد شد، دیگر از آن خارج نمی شود. برای اینکه بفهمیم چه تعداد روح به جهنم وارد می شوند، نگاهی به عقاید ادیان مختلف در دنیا می اندازیم. بعضی از مذاهب معتقدند که اگر شما پیرو آن مذهب نباشید، جهنمی خواهید بود. بنابراین، از آنجاییکه بیش از یک مذهب در دنیا وجود دارد، می توان ادعا کرد که اکثر مردم (البته روح آنها) به جهنم وارد خواهند شد. با در نظر گرفتن نرخ تولد و مرگ مردم، می توان انتظار داشت تعداد ارواحی که به جهنم داخل خواهند شد، بصورت نمایی رشد می کند

حال اجازه بدهید به بررسی نرخ تغییر حجم جهنم بپردازیم. قانون بویل می گوید برای آنکه دما و فشار جهنم ثابت بماند، باید حجم جهنم نیز با میزان افزایش تعداد ارواح، افزایش یابد. این موضوع دو احتمال را پیش رو می گذارد

 -1اگر جهنم با نرخی کمتر از نرخ ورود ارواح منبسط گردد، دما و فشار جهنم آنقدر زیاد خواهد شد که به مرز انفجار برسد

  اگر جهنم با نرخی بیش از نرخ ورود ارواح منبسط گردد، دما و فشار جهنم به اندازه ای کاهش می یابد که جهنم در نهایت دچار یخ زدگی خواهد شد

Take Care

*DANGER**
*

*Never, ever answer a cell phone while it is being CHARGED!!** *
*A few days ago, a person was recharging his cell phone at
home. Just at that time a call came and he answered it with the
 instrument
still connected to the outlet. After a few seconds electricity flowed
 into
the cell phone unrestrained and the young man was thrown to the ground
 with
a heavy thud. His parents rushed to the room only to find him
 unconscious,
with a weak heartbeat and burnt fingers. He was rushed to the nearby
hospital, but was pronounced dead on arrival.

               Never use the cell phone while it is hooked to the
electrical outlet, unplug it to use it, then plug it back into outlet
 to
finish recharging!

**FORWARD THIS TO THE PEOPLE THAT MATTER IN YOUR LIFE,
**
**I JUST DID!!!*

*Dr. Zargari***

وفا رو از این پیر مرد یاد بگیر

 
 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید . عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند .
زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. نمی خواهم دیر شود !
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.
پیرمرد با اندوه گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است ...!

تو احتمالاْ قاتلی

 
 

یک زن در مراسم ختم مادر خود ، مردی را می بیند که قبلا او را نمی شناخت. او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است. او با خود گفت او همان مرد رویایی من است

 و در همان جا عاشق او می شود .اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند. چند روز بعد او خواهر خود را می کشد .

به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟

چند دقیقه با خود فکر کنید و جواب های خود را یادداشت کنید. بعد برا یافتن پاسخ صحیح به پایین صفحه مراجعه کنید.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و اما پاسخ :

ان زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید ان مرد را دوباره ببنید .
اگر توانستید به این سوال پاسخ صحیح بدهید احتمالا شما یک بیمار روانی یا psychopath هستید .
یکی از بزگترین روانشناسان امریکایی این تست را بر روی افراد زیادی انجام داد تا به این نتیجه برسد که چه کسانی پاسخ صحیح می دهند .
نکته ی جالب این که اکثر قاتل های سریالی به راحتی و سرعت توانستند جواب صحیح بدهند.
بنابراین اگر پاسخ شما صحیح بود احتمالا شما یکی از قاتل های سریالی آینده خواهید بود .

 



Send instant messages to your online friends http://uk.messenger.yahoo.com

هشدار هشدار هشدار

 تماس مشکوک تلفن همراه

 

در صورتیکه با تلفن همراه شما تماسی بر قرار شد و در آن شخص یا اشخاصی ادعا  نمودند که از مهندسین شرکت مخابرات هستند و قصد چک کردن خط شما را دارند و از شما تقا ضا نمودند که   هر عددی را شماره گیری کنید بدون هیچ گونه شماره گیری فورا تماس را قطع کنید چون شرکتی جعلی از این طریق به سیم کارت شما دسترسی خواهد یافت و از طریق خط شما و با هزینه شما تماسهای تلفتی بر قرار خواهد کرد

 

تمامی کاربران تلفن همراه توجه داشته باشند که در صورتیکه با شما تماسی برقرار شدو در نمایشگر گوشی شما این پیغام ظاهر شد( XALAN )   از پاسخ دادن به ان خودداری نمایید و تماس را به سرعت قطع کنید در صورت جواب دادن به تماس گوشی شما ویروسی خواهد شد این ویروس اطلاعات IMEI و IMSI را از روی گوشی و سیم کارت  شما پاک خواهد کرد که این امر باعث قطع ارتباط شما با شبکه تلفن خواهد شد و شما مجبور خواهید شد گوشی دیگری خریداری نمایید

 

لطفا به منظور متوقف کردن این کار پیغام را برای دیگر دوستان نیز ارسال نمایید

 


 

 


Get easy, one-click access to your favorites. Make Yahoo! your homepage.

 

Strength of a Man...Beauty of a Woman

Strength of a Man

The strength of a man isn't seen in the width of his shoulders.
It is seen in the width of his arms that encircle you.
قدرت و صلابت  یه مرد در پهن بودن شونه هاش نیست
بلکه در این هست که چقدر میتونی به اون تکیه کنی و اون میتونه تو رو حمایت کنه

The strength of a man isn't in the deep tone of his voice.
It is in the gentle words he whispers.
قدرت و صلابت یه مرد این نیست که چقدر بتونه صداش رو بلند کنه
بلکه در اینه که چه جملات ملایمی رو میتونه تو گوشات زمزمه کنه

The strength of a man isn't how many buddies he has.
It is how good a buddy he is with his kids.

قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا رفیق داره
بلکه در این هست که چقدر با فرزندان خودش رفیق هست

The strength of a man isn't in how respected he is at work.
It is in how respected he is at home.


قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه قدر در محیط کار قابل احترام هست
بلکه در این هست که چقدر در منزل مورد احترام هست

The strength of a man isn't in how hard he hits.
It is in how tender he touches.

قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چقدر دست بزن داره
بلکه به این هست که چه دست نوازشگری میتونه داشته باشه

The strength of a man isn't how many women he's Loved by.
It is in can he be true to one woman.

قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا زن عاشقشن
بلکه به این هست تنها عشق واقعی یه زن باشه؟؟؟

The strength of a man isn't in the weight he can lift.
It is in the burdens he can understand and overcome.

قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه وزنه سنگینی رو میتونه بلند کنه
بلکه بستگی به مسائل و مشکلاتی داره که از پس حل اونا بر بیاد

.********************************************************

Beauty of a Woman


The beauty of a woman
Is not in the clothes she wears,
The figure she carries,
Or the way she combs her hair.

زیبایی یه زن به لباسهایی که پوشیده... ژستی که گرفته
 
و یا مدل مویی که واسه خودش ساخته نیست

The beauty of a woman
Must be seen from her eyes,
Because that is the doorway to her heart,
The place where love resides.
زیبایی یه زن باید از چشماش دیده بشه
 
به خاطر  این که چشماش دروازه ی قلبش هستند جایی که منزلگه عشق میتونه باشه

The beauty of a woman
Is not in a facial mole,
But true beauty in a woman
Is reflected in her soul.

زیبایی یه زن به خط و خال صورتش نیست
بلکه زیبایی واقعی یه زن ..انعکاس در روحش داره

It is the caring that she lovingly gives,
The passion that she shows,
The beauty of a woman
With passing years-only grows.


محبت و توجهی که عاشقانه ابراز میکنه
هیجانی که در زمان دیدار از خودش بروز میده
زیبایی یک زن هست
چیزی که با گذشت سالیان متمادی .. افزایش پیدا میکنه
******************************************************.
Lucky is the man who is the first love of a woman,
but luckier is the woman who is the last love of a man

 
خوشبخت مردی هست که اولین عشق یه زن باشه
 
اما خوشبخت تر زنی هست که آخرین عشق یه مرد باشه
 

فال امروز

                                         طالع اگر مدد کند

 

طالع اگر مدد کند دامنش آورم به چنگ                  گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من      گرچه سخن همی برد قصهء من به هر طرف

از خم ابری تو ام هیچ گشایشی نشد                   وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

ابروی دوست کی شود دستکش خیال من            کس نزده ست از این کمان تیر مراد بر هدف

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل                        یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف

من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک  مغبچه ای ز هر طرف می زندم به چنگ و دف

بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لاتقل                   مست ریاست محتسب باده بخواه و لاتخف

صوفی شهر بین که چون لقمهء شبهه می خورد  بدرقهء رهت شود همت شحنهء نجف

 

نا امیدی و به دنبال کمک بخت و طالعت هستی    از آدمهای دور و برت خسته شدی  از محبت به آنها دلسردی   به همه کس و همه چیز بدبین شده ای   کمی عینک بدبینی را از چشمت بردار. تو اگر خالص باشی دیگران هم مخلص می شوند. به خداند و پیامبرانش توکل کن. از آنها کمک بخواه حتماْ کمکت می کنند.