خدایا!
دلم را همچون نی لبکی چوبین بر لبهای خود بگذار و زیبا ترین نغمه هایت را در فضای زندگی مردمان مترنم کن
چنان بنواز دلم راکه هر جا نفرتی هست ، عشق باشم من!
هر جا زخمی هست،مرهم باشم من!
هر جا تردیدی هست ،ایمان باشم من!
هر جا نا امیدی هست ، امید باشم من!
هر جا تاریکی هست ،روشنایی باشم من!
هر جا غمی هست ،شادمانی باشم من!
خدایا!
توانم ده تا دوست بدارم بی چشم داشت و بفهمم دیگران را حتی اگر نفهمند مرا!
خدایا!
همه جای زیبای زمین تو را دوست دارم، اما نمی توانم پنهان کنم که کشورم را کمی بیشتر از جاهای دیگر دوست دارم
پس به خاک کشورم سر سبزی و خرمی ببخش!
هوایش را پاک کن و آبهایش را زلال!
دل و زبان مردم کشورم را تطهیر کن!
دختران و پسران کشورم را پاک و زیبا کن!
باشد که در سیمای آنها روشنی عشق تو بدرخشد! آمین!
...آی آدم ها!
شما را به کیش مهر می خوانم،
به کیش یک لبخند،
به کیش نگاه بی پیرایه کودکان،
به کیش زن و زیبایی و زمین،
به کیش زندگی،
ایمان بیاورید به پرتو گرم و روشن خورشید!
ایمان بیاورید به میل سبز گیاه برای روییدن!
ایمان بیاورید به شوق ساقهء شکستهء علف برای بقا!
ایمان بیاورید به کرمی که در پیله می بالد، پروانه می شود ،
می رود و خاطره سبک بالهایش را بر جا می گذارد!
ایمان بیاورید به گل واشده قاصدک!
ایمان بیاورید به ایمان!
تو سقوط محضم اومدی گفتی می مونی گفتی عاشقی، شمع دلم، عشقتو عشقه
یاورم شدی وقتی تو تنهایی می سوختم وقتی اومدی هی چشم به جاده ها می دوختم
مهمونه تموم خلوتام شدی از امروز ای حرمت هر نیاز من نازتو عشقه
ای حادسه شیرین عمرم با تو زندم عمری واسه پیدا کردنت آواز می خوندم
تو هر نت آهنگ دلم تو رومی دیدم تو هر نفسم یاد توام یادتو عشقه
این مهمه که دیدمتو حرفت شنیدم فهمیدم که بی خودی نبود پیت دویدم
گویی اگه نزدیکمو باهمیم همیشه قربون وجودت اون رخ ماهتو عشقه
چی بگم که خیلی تنهام می دونی یاری ندارم
چی بگم که غیر غصه دیگه دلداری ندارم دیگه دلداری ندارم
هیچ کسی پا نمی زاره به سراچهء خیالم
هیچ کسی نداد جواب این سوال بی جوابم این سوال بی جوابم
هرکی اومد دو سه روزی از دلم بازیچه ای ساخت
دلم هم مثل عروسک ساده بود دل به دلش باخت
گله و گلایه نیست گله و گلایه نیست
بی وفایی رسم عشقه بی وفایی رسم عشق
من خود را کاملا تنها حس می کنم Si no te tengo a mi lado
و بدون تو قادر به زندگی نیستم Y ahora que no vivo
زیرا بدون تو گویی جان در بدن ندارم Porque sin ti me muero
مادرم...مادرم، ای روح من... Madre mia, madre mia
مادرم، مادرم... Madre mia, madre mia
از کنارم لحظه ای دور نشو No te vavy de mi vera
زیرا بدون تو من گویی جان در بدن ندارم Porque sin ti no vivo
و سراسر وجودم درد است... Muchas pensas you tengo…
مادرم، مادرم Madre mi, madre mia
ای روح و جان من... De mi alma…
حتی لحظه ای هم از کنارم دور نشو No te vavy de mi vera
زیرا بدون تو من گویی جان در بدن ندارم... Porque sin ti no vivo…
باور کن
باورکن صدامو باور کن صدایی که تلخ و خسته ست
باورکن قلبمو باورکن قلبی که کوهه اما شکسته ست
باورکن دستامو باورکن که ساقهء نوازشه
باورکن چشم منو باورکن که یک قصیدهء خواهشه
وسوسهء عاشق شدن التهاب لحظه هامه
حسرت فریاد کردن اسم کسی با صدامه
اسم تو هر اسمی که هست مثل غزل چه عاشقانه ست
پر وسوسه مثل سفر مثل غربت صادقانه ست
باورکن اسممو باورکن من فصل بارون برگم
مطرود باغ و گل و شبنم درختم درخت خشکی تو دست تگرگم
باورکن همیشه باورکن که من به عشق صادقم
باورکن حرف منو باورکن که من همیشه عاشقم
دریایی
کمکم کن کمکم کن
نذار اینجا بمونم تا بپوسم
کمک کن کمکم کن
نذار اینجا لب مرگو ببوسم
کمکم کن کمک کن
عشق نفرینی بی پروایی می خواد
ماهی چشمه کهنه
هوای تازه دریایی می خواد
دل من دریاییه
چشمه زندونه برام
چکه چکه های آب
مرثیه خونه برام
تو رگام به جای خون
شعر سرخ رفتنه
تن به موندن نمیدم
موندنم مرگ منه
عاشقم مثل مسافر عاشقم
عاشق رسیدن به انتها
عاشق بوی قریبانه کوچ
تو سپیده غریب جاده ها
من پر از وسوسه های رفتنم
رفتن و رسیدن و تازه شدن
توی یک سپیده طوسی سرد
مسخ یک عشق پر آوازه شدن
کمکم کن کمکم کن
نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن کمکم کن
خرمن رخوت من شعله می خواد
کمکم کن کمکم کن
من و تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون
ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه
چشمه زندونمونه
چکه چکه های آب
مرثیه خونمونه
تو رگ بودن ما
شعر سرخ رفتنه
کمکم کن که دیگه
وقت راهی شدنه
کمکم کن
Gipsy Kings,1991
ای عشق من Amor mio
ای یار من Amor mio por favor
به من لطف کن و ترکم نکن Tu no te vas
من لحظه ها را خواهم شمرد Yo cuentare a las horas
تا اینکه او را ببینم... Que la ya veo
برگرد... Voelve
زیرا من دیگر باز نخواهم گشت باز نخواهم گشت No volvere , no volvere
زیرا نمی خواهم چیزی را دوباره به یاد بیاورم No quiere recordar
نمی خواهم دوباره به یاد بیاورم... No quiere recordar
Antonio Banderas, 1995
*دسپرادو*
مرد شریفی هستم که تمام خوبیها و بهترینها را دوست دارم و برای زنان از پول و عشق چیزی دریغ ندارم
سوار بر اسبم به سوی بیابانها و کوهستانها می شتابم و در این راه ماه و ستارگان راهنمای من هستند
آهای آهای.... آهای عشق من
عشق من در قلب من جای دارد
دوست دارم گیتار بنوازم
دوست دارم ترانه خورشید را سربدهم و این گیتارزن هم در این ترانه مرا همراهی می کند
دوست دارم گیلاسهای شرابم را سربکشم که از همه آنها *آگوارد یانته* و *تکیلای سفید* را دوست دارم...
آهای آهای.... ای عشق من
جای عشق من در قلب من است
جای عشق من در قلب من است....
Antonio Banderas, 1995
DESPERADO
Soy un hombre muy honrado Que me gustar lo mejor A mujeres no me falta
Ni el dinero ni el amor Eniciando en mi caballo Por la sierra yo me voy
Las estrellas y la luna Asi me dicen donde voy
Ay ay ay ay.... ay ay mi amor
Ay mi amor es de mi corazon
Me gusta tocar guitara Me gusta contar el sol El Marianchi me acompania
Cuando canto mi cansion Me gusta tomar mis copas Aguardiente es lo mejor
Tambien el Tequila blanca Con su sal de la sabor....
Ay ay ay ay.... ay ay mi amor
Ay mi amor es de mi corazon
Ay mi amor es de mir corazon